آشنایی با ساختار مارکت (Market Structure)، اساس تمام استراتژیهای معاملاتی
بازار فارکس یک اکوسیستم مالی گسترده و پویا است که در آن روزانه تریلیونها دلار جابهجا میشود و همین امر فرصتهای فراوانی را برای معاملهگران فراهم میکند. بااینحال، فعالیت در دنیای پیچیدۀ فارکس به چیزی بیش از درکاولیۀ جفتارزها و استراتژیهای معاملاتی نیاز دارد. برای پیشرفت واقعی در این عرصه، معاملهگران باید ساختار بازار (Market Structure) را درک کنند. در این مقاله، ما سفری را برای ابهامزدایی از مفهوم ساختار بازارهای مالی آغاز خواهیم کرد تا مؤلفههای ضروری که آناتومی بازار را تعریف میکنند را بررسی کنیم و درک کنیم که چگونه معاملهگران باتجربه از این دانش برای تصمیمگیری آگاهانه و افزایش موفقیت تجاری خود استفاده میکنند.
فهرست مطالب
اهمیت درک ساختار مارکت
ساختار بازار در واقع به عنوان طرحی عمل میکند که بر رفتار شرکتکنندگان، جریان سرمایه و شکلگیری روندها تمرکز دارد و چهارچوبی است که بین آشفتگی و نظم در بازار تمایز قائل میشود. بدون درک عمیق از ساختار بازار، معاملهگران شبیه ملوانانی هستند که در اقیانوسی وسیع، سرگردان بوده و فاقد قطبنما برای حرکت در آبهای متلاطم مارکت هستند. چه یک معاملهگر مبتدی باشید، چه یک معاملهگر حرفهای، باید بدانید که درک ساختار مارکت، سنگبنای تمام استراتژیهای معاملاتی است و شما برای تعریف یک استراتژی معاملاتی، ابتدا نیاز به تعریف ساختار و روند مارکت دارید.
ساختار مارکت به چه چیزی اشاره دارد؟
ساختارشناسی در واقع همان مطالعۀ رفتار مارکت است. بهعبارت دیگر، به نحوۀ شکلگیری و حرکت مارکت در قالب روند، ساختار مارکت گفته میشود. در ضمن ساختارها به صورت فرکتالی یا تودرتو هستند و بههمین دلیل در بررسی ساختار مارکت، اکثر معاملهگران از تحلیل مولتیتایمفریم استفاده میکنند. دیدگاههای متفاوتی از تعریف ساختار وجود دارد و سبکهای مختلف، تعاریف متفاوتی از ساختار مارکت ارائه دادهاند. ما در ادامه، مفاهیم اساسی و آنچه را که برای درک ساختار مارکت نیاز دارید را بررسی خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
اولین مرحله برای شناسایی ساختار مارکت، بررسی سقفها و کفهای اصلی است. همانطور که در «نظریۀ داو» بیان شدهاست، یک روند صعودی زمانی ایجاد میشود که سقفهای بالاتر از یکدیگر و کفهای بالاتر داشته باشیم. بههمین صورت در یک روند نزولی، کفهای پایینتر و سقفهای پایینتر خواهیم داشت. یک روند، دارای دو نوع حرکت است.
- حرکتهای جنبشی (Impulsive)
- حرکتهای اصلاحی (Corrective)
حرکتهای جنبشی، در جهت روند بوده و از قدرت و مومنتوم خوبی برخوردار هستند. اما حرکتهای اصلاحی، خلاف روند اصلی بوده و معمولاً از قدرت و مومنتوم کمتری نسبت به حرکتهای جنبشی برخوردار است. در مثال زیر، آنچه که توضیح دادهشد را مشاهده میکنید.
حتما بخوانید: رویکرد فراکتالی و قوانین کلیدی در نظریه امواج الیوت
شناسایی شکستِ ساختار (BOS)
در یک روند مشخص، برای مثال در یک روند نزولی، زمانی که قیمت از کف قبلی عبور میکند تا یک کف جدید (LL) ایجاد کند، شکست ساختار (Break Of Structure) رخ دادهاست و به همین صورت در یک روند صعودی، شکست در ساختار یا BOS زمانی رخ میدهد که قیمت صعود کند و آخرین سقف خود را رد کند. نکتۀ مهم در شناسایی روند این است که برای تأیید یک روند، حداقل به یک BOS نیاز داریم. لازم به ذکر است که برای ایجاد و تأیید یک BOS، عبور از سقف یا کف قبلی حتماً باید با کلوز یک کندل رخ دهد و نیاز به بستهشدن حداقل یک کندل بعد از آن سطح داریم. در ادامه با دو مثال از BOS نزولی و صعودی با ما همراه باشید. در مثال اول که از نماد انس جهانی طلا (XAUUSD) میباشد، شاهد یک روند نزولی بلندمدت هستیم. شاید تمایل به انجام معاملات روی انس طلا دارید ولی دغدغۀ شما، یافتن بروکر برای ترید طلا ؛ شما با ثبتنام در بروکر ترندو، میتوانید بهراحتی از خدمات این بروکر برای معامله روی انس طلا استفاده کنید.
شناسایی تغییر در ساختار (CHOCH)
تغییر در ساختار یا Change of Character یکی دیگر از مفاهیمی است که در ساختارشناسی باید بدانید. تغییر در ساختار، در واقع اولین نشانه از تغییر روند است. به عبارتی یک روند با CHOCH به پایان میرسد. برای مثال در یک روند نزولی، قیمت با BOS کفهای قیمتی به سمت پایین حرکت میکند. وجود BOS در طول یک روند نشانگر قدرت آن روند است. اما ناگهان قیمت افزایش مییابد و آخرین سقف تشکیلشده را رد میکند. در این حالت، یک تغییر در ساختار (CHOCH) رخ دادهاست و میتوان گفت که ساختار بازار از نزولی به صعودی تغییر کردهاست، اما بدین معنی نیست که شما باید وارد معاملۀ خرید شوید. در واقع شما بعد از ایجاد CHOCH باید صبر کنید تا یک BOS برای روند صعودی نیز ایجاد شود و در واقع روند صعودی تأیید شود. لازم به ذکر است که برای تأیید یک CHOCH، بر خلاف BOS حتماً به کلوز کندل نیاز نداریم و عبور از سقف یا کف قبلی با سایۀ کندل نیز کفایت میکند. در ادامه میتوانید مثالهایی از CHOCH نزولی و صعودی را مشاهده کنید:
ساختار رنج (Range Market)
علاوه بر ساختار صعودی و ساختار نزولی که معرفی شدند، حالت سومی که در اغلب موارد در مارکت ایجاد میشود، ساختار رنج یا متلاطم است. در این حالت قدرت خریداران و فروشندگان تقریباً برابر است و روند خاصی در مارکت وجود ندارد. عقیدۀ بسیاری از معاملهگران این است که مارکت در ۸۰ درصد مواقع رنج است. بنابراین برای شروع یک روند، باید بسیار صبور بود. نکتۀ مهم در معاملهگری این است که اگر نمیتوانید بهراحتی روند بازار را تعیین کنید، احتمالاً بازار رنج است و در چنین حالتی، بهتر است وارد معامله نشوید، اما اگر قصد معامله در بازار رنج را دارید، استراتژی مرسوم این است که در آخرین سقف بفروشید و در آخرین کف، بخرید. اصطلاحاً BLSH کنید (Buy Low, Sell High). بهعنوان مثال در تصویر زیر از جفتارز EURUSD، شاهد یک ساختار رنج در تایمفریم ۳۰ دقیقه هستیم که با استراتژی BLSH شما میتوانستید سود خوبی کسب کنید. اما باید توجه داشت که معاملهگری در بازار رنج، نیازمند مهارت و تجربۀ زیادی است و توصیه میشود که در ابتدا با حجم کمی این معاملات را انجام دهید.
نحوۀ ورود به معامله
حال ساختار مارکت را بررسی کردیم و روند را نیز شناسایی کردیم. چگونه باید وارد معامله شویم؟
ساده است! پس از شناسایی و تأیید روند، شما باید سعی کنید در پایان یک حرکت اصلاحی، در جهت روند، وارد معامله شوید. اما سوال اصلی این است که پایان یک حرکت اصلاحی را چگونه تشخیص دهیم؟ در ادامه قصد داریم به این موضوع بپردازیم.
معمولاً از روشهای زیر برای شناسایی پایان یک حرکت اصلاحی استفاده میشود:
- اردر بلاکها
- درصدهای ۵۰ و ۶۱.۸ فیبوناچی
- مووینگ اوریجها (Moving Average)
- خطوط روند
اردر بلاکها:
زمانی که در یک روند تأییدشده هستیم و قیمت شروع به اصلاح میکند، در آخرین حرکت جنشی (Impulsive)، اردر بلاکها را شناسایی کنید. این سطوح قیمتی از پتانسیل بالایی برای برگشتدادن قیمت برخوردار هستند و معمولاً حرکتهای اصلاحی با برخورد به یک اردر بلاک به پایان میرسند و حرکت جنبشی جدید آغاز میشود.
حتما بخوانید: تمام آن چیزی که درباره انواع اردر بلاک ها باید بدانید
درصدهای ۵۰ و ۶۱.۸ فیبوناچی:
یکی از سطوح مهم دیگر که توانایی برگشت قیمت و پایاندادن به حرکتهای اصلاحی را دارد، لولهای ۵۰ و ۶۱.۸ درصد فیبوناچی هستند. به عبارت ساده، قیمت زمانی که مقدار ۵۰ یا ۶۱.۸ درصد از آخرین حرکت جنبشی خود را اصلاح کند، میتوان انتظار برگشت و شروع حرکت جدید جنبشی را داشت. بهعنوان مثال در تصویر زیر از نماد طلا (XAUUSD)، شاهد یک روند نزولی در تایمفریم روزانه هستیم. در ادامه، قیمت تا سطح ۶۱.۸ درصد از آخرین حرکت جنبشی را برگشتهاست و از آنجایی که علاوه بر سطح ۶۱.۸ درصد فیبوناچی، قیمت به یک سطح مقاومت قوی (محدودۀ خاکستری رنگ) رسیدهاست، معاملهگران با اطمینان بیشتری، پس از بستهشدن کندل تأیید، در جهت روند، وارد معاملۀ فروش شدهاند.
مووینگ اوریجها (Moving Average):
معاملهگرانی هستند که از مووینگ اوریج با دورههای معمولاً ۵۰ یا ۱۰۰، برای شناسایی پایان حرکتهای اصلاحی استفاده میکنند. بهطوری که برخورد قیمت به این سطوح در فاز اصلاحی را نشانهای برای پایان حرکت اصلاحی میدانند.
خطوط روند:
ابزار دیگر برای یافتن نقطۀ احتمالی پایان اصلاح، محل برخورد قیمت به خط روندی است که به کمک دو کف یا دو سقف قبلی روند، رسم شدهاست. بهعنوان مثال در تصویر زیر از شاخص SPX500، شاهد یک روند صعودی در تایمفریم یکساعته هستیم. در ادامه، قیمت تا خط روند رسمشده از کفهای اصلی، اصلاح دادهاست و معاملهگران در این سطح، پس از بستهشدن کندل تأیید، وارد معاملۀ خرید شدهاند.
در این بخش، روشهای مفید شناسایی پایان یک حرکت اصلاحی را معرفی کردیم. لازم به ذکر است که در اکثر این روشها پس از برخورد قیمت به سطح تعیینشده، از الگوهای کندلی برای تأیید نهایی ورود به معامله استفاده میشود.
نکات کلیدی در ساختارشناسی مارکت
- توانایی شناسایی پایان یک حرکت اصلاحی، نیازمند تجربه، صبر و تمرین زیادی است.
- بعد از ایجاد BOS، معمولاً انتظار یک پولبک را داریم.
- ساختار تایمفریمهای بزرگتر، اعتبار بیشتری نسبت به تایمفریمهای کوچکتر دارد.
- همواره در جهت روند معامله کنید. معامله در خلاف جهت روند، درنهایت شما را از بازار خارج خواهد کرد.
- هرگز قبل از شناسایی روند، وارد معامله نشوید. اگر نمیتوانید روند بازار را شناسایی کنید، احتمالاً در یک بازار رنج قرار داریم. در چنین مواقعی بهترین کار، صبر کردن برای شروع یک روند جدید است.
سخن پایانی
در این مقاله، ما سفری برای درک مفهوم ساختار بازار در فارکس آغاز کردیم و به شیوههای شناسایی سقف و کفِ بازار، شکست ساختار (BOS) و تغییر در ساختار (CHOCH) پرداختیم. همچنین، مباحثی در مورد نحوۀ ورود به معاملات و تأیید آنها ارائه دادیم. بهطور کلی، درکِ ساختار مارکت، از اهمیت بالایی برخوردار است. با درک عمیق از ساختار مارکت و توانایی تشخیص روندها و تغییرات در آن، معاملهگران میتوانند تصمیمگیریهای بهتری داشته و احتمال موفقیت خود را افزایش دهند.