انواع تحلیل در بازار فارکس که هر معاملهگر حرفهای باید به آنها مسلط باید، عبارتاند از تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و تحلیل سنتیمنتال. بازار فارکس، همانند هر عرصه حرفهای دیگر، به مهارت و دانش عمیق نیاز دارد. با این حال، بسیاری از افراد بدون آمادگی و آگاهی کافی وارد این بازار میشوند و به دلیل نداشتن مهارت در تحلیل و استراتژیهای معاملاتی، با زیانهای سنگینی روبهرو میشوند. تسلط بر تحلیلهای تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال برای موفقیت در فارکس ضروری است. این تحلیلها به معاملهگران کمک میکنند تا روند بازار را پیشبینی کرده و با شناخت دقیق از حرکتهای احتمالی، تصمیمات هوشمندانهای اتخاذ کنند. در این مقاله قصد داریم با انواع تحلیل در بازار فارکس و مزایا و معایب هر کدام آشنا شویم، با ما همراه شوید.
فهرست مطالب
یکی از انواع تحلیل در فارکس، تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی، از جمله فارکس، بورس، ارز دیجیتال، بازار کامودیتی و حتی بازار مسکن است. این روش مبتنی بر بررسی رفتار گذشته قیمتها و نمودارهای قیمتی است و بر این اصل استوار است که تمامی اطلاعات لازم برای پیشبینی آینده قیمت، در دل نمودارها نهفته است. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که با استفاده از ابزارهای مختلف و مطالعه رفتار تاریخی قیمتها میتوان مسیر احتمالی حرکت قیمت را در آینده پیشبینی کرد. این نوع تحلیل بر سه اصل کلیدی استوار است:
از شاخههای مهم تحلیل تکنیکال میتوان به مواد زیر اشاره کرد:
پرایس اکشن یکی از محبوبترین روشهای تحلیل تکنیکال است که براساس عرضه و تقاضا در بازار عمل میکند. در این روش، تحلیلگر با استفاده از دادههای نموداری و بررسی نقاط حمایت و مقاومت، رفتار قیمت را پیشبینی میکند. این سبک شامل روشهای مختلفی است که هرکدام استراتژیهای خاص خود را دارد. از معروفترین سبکهای تحلیل تکنیکال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای مثال در تصویر زیر میتوانید چرخه قیمتی پرایس اکشن ال بروکس را در در نمودار طلا (XAUUSD) مشاهده کنید، این چرخه از سه بخشِ اسپایک، کانال و تریدینگ رنج تشکیل شده است:
همچنین لطفاً توجه داشته باشید که نیازی به یادگیری تمام این سبکها نیست و بهتر است یک یا دو روش را بهطور عمیق مطالعه کنید و با تمرین کافی، نتایج مؤثری کسب خواهید کرد.
اندیکاتورها ابزارهای کمکی تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب یا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. هرچند این ابزارها معمولاً بهعنوان مکملی برای سایر سبکهای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، اما برخی معاملهگران از آنها بهعنوان ابزار اصلی خود بهره میبرند. از معروفترین اندیکاتورها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای مثال در تصویر زیر از جفتارز EURUSD در تایمفریم یک ساعته، میتوانید اندیکاتور RSI را مشاهده کنید. معاملهگران از این اندیکاتور برای یافتن نقاط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند:
اما توجه داشته باشید که اندیکاتورها به تنهایی برای معاملهگری کافی نیستند و در مواقعی نیز سیگنالهای اشتباه صادر میکنند. بنابراین بهتر است از اندیکاتورها بهعنوان تاییدیه اضافی استفاده کنید.
سبکهای دیگری مانند الگوهای قیمتی، تحلیل هارمونیک و نظریه امواج الیوت نیز وجود دارند که هرکدام طرفداران خاص خود را دارند. هر یک از این روشها ابزارها و اصول خاصی را برای تحلیل نمودارها ارائه میدهند.
از نکات مهم در تحلیل تکنیکال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نمودار قیمت، عنصر اصلی تحلیل تکنیکال است و ابزارهایی مانند شاخصها، الگوها و سیستمهای معاملاتی روی آن اعمال میشوند.
یادگیری تحلیل تکنیکال نیازمند تمرین و تسلط بر ابزارها و استراتژیهای مختلف است.
معاملهگران باید از رفتار احساسی پرهیز کرده و بر استراتژیهای خود پایبند باشند.
هیچ روش تکنیکالی صد درصد سودآور نیست و همواره باید مدیریت ریسک رعایت شود.
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی در فارکس، یکی دیگر از روشهای مهمی تحلیل در بازارهای مالی است که بر بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مؤثر بر قیمتها تمرکز دارد. این روش، برخلاف تحلیل تکنیکال که بر دادههای تاریخی قیمت استوار است، به جستجوی علل بنیادی تغییرات ارزش قیمتها داراییها میپردازد. تحلیل بنیادی فرض میکند که ارزش ذاتی هر نماد تحتتأثیر شرایط اقتصادی و نیروهای فاندامنتال قرار دارد. معاملهگران با استفاده از این روش میتوانند چشمانداز بلندمدتتری از بازار به دست آورند و تغییرات احتمالی قیمت داراییها را پیشبینی کنند. بهطور کلی در تحلیل فاندامنتال، معاملهگران برای پیشبینی ارزش ارزها و نمادها در فارکس از منابع اطلاعاتی زیر استفاده میکنند:
نرخ بهره: تصمیمات بانکهای مرکزی در خصوص افزایش یا کاهش نرخ بهره، تأثیر مستقیمی بر ارزش ارزها دارد. بهعنوان مثال، افزایش نرخ بهره معمولاً باعث تقویت ارز یک کشور میشود.
رویدادهای سیاسی و ژئوپلیتیک: انتخابات، تغییر سیاستهای دولت، تحریمها، جنگها و... از جمله عواملی هستند که میتوانند بازار را به شدت تحتتأثیر قرار دهند.
تقویم اقتصادی: ابزاری ضروری که زمان انتشار شاخصهای اقتصادی، مقدار پیشبینیشده و واقعی آنها را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
تحلیل فاندامنتال نیز مانند هر روش دیگری مزایا و معایب خود را دارد و نمیتوان گفت که تحلیل فاندامنتال بهترین یا بدترین روش است. یکی از مزایای تحلیل فاندامنتال این که برای تحلیل بلندمدت، پیشبینیهای دقیقی دارد، یا با استفاده از تحلیل فاندامنتال، معاملهگران میتوانند ارزش واقعی یک نماد را مشخص کرده و تفاوت آن با قیمت بازار را شناسایی کنند. با این حال، از معایب تحلیل فاندامنتال میتوان به پیچیدگی بیش از حد آن اشاره کرد. زیرا این روش نیازمند دانش عمیق از مفاهیم اقتصادی و سیاسی است و یادگیری تحلیل بنیادی به دلیل گستردگی عوامل تأثیرگذار، نسبت به تحلیل تکنیکال زمان بیشتری نیاز دارد. همچنین گاهی قیمت در کوتاهمدت برخلاف عوامل بنیادی حرکت میکند و این ممکن است معاملهگران را سردرگم کند.
فرض کنید بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) نرخ بهره را افزایش میدهد. این اقدام معمولاً باعث تقویت دلار آمریکا میشود، زیرا سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بالاتر به سمت دلار جذب میشوند. در نتیجه، جفت ارز EURUSD کاهش مییابد. معاملهگری که تحلیل بنیادی را بهکار گیرد، میتواند با پیشبینی این تغییرات، معاملات فروش مناسبی باز کند و سود خوبی به دست آورد. اما توجه داشته باشید که همیشه به همین سادگیها هم نیست و آن چه که اهمیت دارد، واکنش بازار نسبت به اخبار و گزارشها است. صرفاً انتشار اخبار مهم نیست؛ بلکه نحوه تأثیرگذاری آن بر قیمتها اهمیت دارد. به همین دلیل، تحلیل بنیادی باید با بررسی نمودارهای قیمتی همراه باشد تا تأثیر دادهها و اخبار بر رفتار بازار بهخوبی درک شود.
برای آشنایی کامل و مشاهده آموزش های تحلیل فاندامنتال به لینک آموزش جامع تحلیل فاندامنتال مراجعه نمایید.
یکی دیگر از انواع تحلیل در فارکس، تحلیل سنتیمنت یا احساسات بازار، که گاهی با عنوان تحلیل سنتیمنت شناخته میشود، به هنر مطالعه روانشناسی جمعی معاملهگران اشاره دارد. رویکرد تحليل سنتيمنتال این است که تلاش میکند تا رفتار کلی بازار را براساس تمایلات احساسی فعالان آن شناسایی کند. به عبارت دیگر، آیا بازار در حالت خوشبینی (صعودی) یا بدبینی (نزولی) قرار دارد. این تحلیل بر این اصل استوار است که احساسات جمعی، حتی اگر غیرمنطقی به نظر برسند، میتوانند تأثیر چشمگیری بر جهت حرکت قیمتها در بازار داشته باشند. معاملهگران برای شناسایی و بررسی احساسات حاکم بر بازار، از شاخصهایی مانند گزارش تعهدات معاملهگران (COT)، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) و شاخص VIX یا شاخص نوسانات استفاده میکنند.
بهطور کلی، تحليل سنتيمنتال میتواند در کنار تحلیل تکنیکال و بنیادی به درک بهتر بازار کمک کند و نقاط ضعف آنها را پوشش دهد. برای مثال، این روش میتواند به معاملهگران کمک کند تا زمانی که بازار بیشاز حد صعودی یا نزولی شده است، نقاط بازگشت احتمالی قیمت را تشخیص دهند. اما توجه داشته باشید که منابع اطلاعاتی برای تحلیل سنتیمنتال در مقایسه با تحلیل تکنیکال و بنیادی بسیار کمتر است و همچنین این نوع تحلیل، به سرعت تحتتأثیر رویدادهای فاندامنتال یا تکنیکال قرار میگیرد و همین موضوع تفسیر دادهها را دشوار میکند.
بهعنوان مثال، فرض کنید تحلیلِ گزارش COT نشان میدهد که اکثر معاملهگران بزرگ در معامله خرید (لانگ) روی دلار قرار دارند. این اطلاعات میتواند هشداری باشد که دلار به منطقه اشباع خرید نزدیک شده است و احتمال بازگشت قیمت وجود دارد. همچنین، در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی، احساسات بازار میتواند منجر به حرکات ناگهانی قیمت شود. برای مثال، انتشار غیرمنتظره یک گزارش اقتصادی منفی ممکن است باعث ایجاد ترس در میان معاملهگران شود و منجر به فروش گسترده داراییها گردد، حتی اگر تحلیل بنیادی چنین حرکتی را پیشبینی نکرده باشد. در مجموع توجه داشته باشید که تحلیل سنتیمنتال، بهندرت بهتنهایی مبنای تصمیمگیری معاملهگران بزرگ است، زیرا احساسات بازار در واکنش به تغییرات فاندامنتالی یا تکنیکالی، ممکن این به سرعت تغییر کند. بههمیندلیل، این تحلیل معمولاً با سایر روشهای تحلیلی، مانند تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ترکیب میشود تا دیدگاه کاملتری به معاملهگران ارائه دهد.
بازار فارکس با پیچیدگیها و پویاییهای بیپایان خود، نیازمند دانش و بینش عمیق برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه است. سه روش اصلی تحلیل در این بازار، یعنی تحلیل تکنیکال، بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل سنتیمنت بازار و مزایا و معایب هر کدام را بررسی کردیم.
همانطور که ذکر شد، هر کدام از این روشها محدودیتهای خاص خود را دارد و معاملهگرانی که بتوانند از ترکیب هوشمندانه این تحلیلها استفاده کنند، شانس موفقیت بیشتری خواهند داشت. هیچ یک از سه نوع روش تحلیل در فارکس، بهطور کامل نمیتواند پیچیدگیهای این بازار را توضیح دهد. به همین دلیل، ترکیب این تحلیلها رویکردی مؤثرتر و جامعتر است. برای مثال، معاملهگران تکنیکال باید با مفاهیم بنیادی آشنا باشند تا از تأثیرات اخبار اقتصادی و سیاسی بر بازار آگاه شوند. همچنین، معاملهگران بنیادی برای بهینهسازی نقاط ورود و خروج، باید با اصول تحلیل تکنیکال مانند حمایت و مقاومت آشنایی داشته باشند. علاوهبراین، همه معاملهگران باید احساسات بازار را مورد بررسی قرار دهند، زیرا این امر میتواند دقت تحلیلها را افزایش داده و احتمال موفقیت معاملات را بیشتر کند.
انواع تحلیل در بازارهای مالی و بازار فارکس، ابزاری کلیدی برای درک و پیشبینی حرکتهای بازار هستند. هر یک از روشهای تحلیلی (تکنیکال، بنیادی، و تحلیل سنتیمنت) نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند و برای سبکهای مختلف معاملاتی مناسب هستند. تحلیل تکنیکال با سادگی و سرعت خود، انتخابی مناسب برای معاملهگران کوتاهمدت است، اما از تأثیر عوامل بنیادی غافل است. از طرفی تحلیل بنیادی، با تمرکز بر ارزش ذاتی و عوامل اقتصادی، دیدگاهی جامعتر برای معاملات بلندمدت ارائه میدهد، اما پیچیدگی آن ممکن است برای معاملهگران تازهکار چالشبرانگیز باشد. همچنین، تحلیل سنتیمنت بازار به روانشناسی جمعی و شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش توجه دارد، اما دادههای محدود و دشواری در تفسیر آن، از محدودیتهای این روش محسوب میشود. در مجموع به معاملهگران تازهکار، توصیه میشود که ابتدا یکی از این روشها، ترجیحاً تحلیل تکنیکال، را بهعنوان پایه یاد بگیرند و سپس با افزودن تحلیل بنیادی و تحلیل سنتیمنت، به تصمیمگیریهای به استراتژی خود، سودآوری خود را افزایش دهند، زیرا ترکیب این سه روش به معاملهگران کمک میکند تا از فرصتهای مختلف بازار بهرهبرداری کرده و ریسکهای خود را به حداقل برسانند.
Related Post
most visited