فهرست مطالب
میانگینهای متحرک (MA) یا مووینگ اوریجها یکی از محبوبترین اندیکاتورها هستند که از دادههای قیمتی (معمولاً نقاط بستهشدن)، در یک دورۀ دلخواه، میانگینگیری میکنند. هدف از میانگین متحرک، فیلترکردن نوسانات تصادفی قیمت و برجستهکردن جهت اصلی روند است. انواع میانگینهای متحرک، عبارتاند از:
۱. میانگین متحرک ساده (SMA): سادهترین نوع میانگین متحرک است که از نقاط بستهشدن قیمت در یک دورۀ خاص، میانگین ساده میگیرد. بهعنوان مثال، SMA-10، با جمعکردن قیمتهای پایانی در ۱۰ کندل آخر و سپس تقسیم آنها بر عدد ۱۰، محاسبه میشود.
۲. میانگین متحرک نمایی (EMA): برخلاف میانگین متحرک ساده، EMA وزن بیشتری به قیمتهای اخیر میدهد. این ویژگی EMA را به یک انتخاب برتر برای معاملهگرانی تبدیل میکند که میخواهند حرکات بازار در کوتاهمدت را آنالیز کنند.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتور مووینگ اوریج، برای سه حالت زیر استفاده میکنند:
در کاربرد اول، یعنی شناسایی روند بازار، برای مثال اگر قیمت بالای میانگین متحرک ۲۰۰ بود، معاملهگران روند را صعودی در نظر میگیرند و اگر قیمت زیر خطِ اندیکاتور بود، روند را نزولی در نظر میگیرند و بهدنبال معاملات فروش یا Sell هستند. برای این حالت، معمولاً از میانگین متحرک با دورههای ۲۰۰ یا ۱۰۰ استفاده میکنند. برای مثال در تصویر زیر، زمانی که قیمت از SMA-200 به سمت بالا حرکت میکنند، معاملهگران روند را صعود در نظر میگیرند و تنها بهدنبال معاملات خرید هستند.
در کاربرد دوم، یعنی بررسی تقاطع یا کراسها، برای مثال اگر SMA-50 از SMA-200 به سمت بالا حرکت کند و آن را قطع کند، معاملهگران این را نشانهای برای روند صعودی در نظر میگیرند و وارد معاملۀ خرید میشوند. برای روند نزولی نیز عکس این حالت در نظر گرفته میشود. برای مثال همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، با کراس نزولی SMA-50 و SMA-200، شما میتوانستید وارد معاملۀ فروش شوید و سود خوبی از نماد طلا کسب کنید.
در کاربرد سوم، یعنی سطوح حمایت و مقاومت داینامیک، معاملهگران از اندیکاتور مووینگ اوریج بهعنوان یک سطح حمایتی یا مقاومتی داینامیک استفاده میکنند و با برخورد قیمت به آن، وارد معامله در جهت برگشت قیمت میشوند. برای مثال همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، قیمت پس از واکنش برگشتی به EMA-100 یا اندیکاتور مووینگ اوریج نمایی در نماد USDJPY، حرکت صعودی قابل توجهی را آغاز کرده است.
بهطور کلی، اندیکاتور میانگین متحرک ابزاری اساسی در معاملات فارکس است که بینشی در مورد روند بازار و نقاط برگشت بالقوه به معاملهگران ارائه میدهد. آنها با حذف نویزها از روندهای اصلی، به معاملهگران کمک میکنند تا به جای نوسانات تصادفی، روی روند کلی بازار تمرکز کنند. چه از میانگینهای متحرک ساده استفاده میکنید، چه از میانگینهای متحرک نمایی، درک نحوۀ تفسیر و اعمال این اندیکاتورها میتواند استراتژی معاملاتی شما را بهبود بخشد و فرآیند تصمیمگیری شما را سادهتر کند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)، یک ابزار برای بررسی مومنتوم است که سرعت و تغییر جهت قیمت را اندازهگیری میکند. RSI همواره بین محدودۀ ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است و دیدگاهی در مورد اینکه آیا یک جفتارز در محدوۀ اشباع خرید است یا اشباع فروش است، به معاملهگران ارائه میدهد. RSI که توسط J. Welles Wilder توسعه داده شده است، یک اندیکاتور پرکاربرد در معاملات فارکس است که برای شناسایی نقاط برگشت احتمالی و میزان قدرت روند مارکت، بهکار میروند. معاملهگران برای حالتهای مختلفی از این ابزار استفاده میکنند اما متداولترین روش استفاده از RSI بهاینصورت است که زمانی که اندیکاتور وارد ناحیۀ اشباع خرید (بالای ۷۰) میشود، معاملهگران بهدنبال موقعیتهای فروش هستند و زمانی که اندیکاتور وارد ناحیۀ اشباع فروش (زیر ۳۰) میشود، معاملهگران بهدنبال موقعیتهای خرید هستند. برای مثال همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، پس از ورود اندیکاتور به ناحیۀ اشباع فروش، مارکت حرکت نزولی خود را شروع کرده است:
اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، یکی دیگر از ابزارهای معروف تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر توسعه یافته است. این اندیکاتور از یک خط میانی، که معمولاً یک میانگین متحرک ساده (SMA-20) است و دو خط دیگر باند بولینگر، انحراف معیاری از خط میانی هستند که در دو طرف آن و با فاصله قرار دارند. مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، هر کسی میتواند طبق استراتژی و روش خاص خود از این ابزار استفاده کند، اما روش عمومی و مرسوم استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر، به این صورت است که معاملهگران منتظر ایجاد یک فشردگی در باندهای اندیکاتور میمانند و سپس سعی میکنند در جهت درست، حرکت بعدی مارکت را معامله کنند. زیرا در اغلب مواقعی که باند بولینگر فشرده میشود، مارکت بعد از آن، یک حرکت شارپ و اسپایک را آغاز میکند. در تصویر زیر یک نمونه از فشردگی یا انقباض باندهای بولینگر را مشاهد میکنید که بعد از آن یک حرکت صعودی و شارپ توسط مارکت آغاز شده است:
اندیکاتور مکدی (MACD Divergence)، یک شاخص حرکتی پیرو روند است که رابطۀ بین دو میانگین متحرک قیمت برای یک نماد را نشان میدهد. میانگینهای متحرکی که در تنظیمات پیشفرض مکدی استفاده میشوند، میانگین متحرک نمایی با دورۀ ۱۲ (EMA-12) و میانگین متحرک نمایی با دورۀ ۲۶ است، اما گاهی معاملهگران برای بهینهسازی مکدی براساس استراتژی معاملاتی خود، دورههای آن را تغییر میدهند. متداولترین روش استفاده از اندیکاتور MACD، استفاده از همگراییهای مکدی با قیمت است. در این استراتژی، برای مثال زمانی که در یک روند صعودی، قیمت سقفهای بالاتر ثبت کند اما مکدی موفق به ثبت سقفهای بالاتر نشود، اصطلاحاً میگویند که یک واگرایی رخ داده است و معاملهگران بهدنبال موقعیتهای فروش (Sell) خواهند بود. برعکسِ این حالت نیز صادق است و زمانی که قیمت در حال ایجاد کفهای پایینتر باشد، اما مکدی برعکس عمل کند و کف بالاتری ثبت کند، اصطلاحاً میگویند که یک همگرایی رخ داده است و معاملهگران بهدنبال موقعیتهای خرید (Buy) خواهند بود. استفاده از اندیکاتور MACD Divergence در استراتژیهای معاملاتی، میتواند به شما کمک کند تا فرصتهای معاملاتی با احتمال بالا را شناسایی کرده و بازدهی معاملات خود را افزایش دهید. اما به خاطر داشته باشید که سیگنالهای مکدی در مواقعی ممکن است خطا داشته باشد، برای همین توصیه میشود از این ابزار در کنار سایر روشهای معاملاتی استفاده کنید تا دقت معاملات شما افزایش یابد.
در تصویر زیر یک مثال از واگرای مکدی در نماد GBPUSD را مشاهده میکنید که قیمت بعد از آن، یک حرکت نزولی پرقدرت را شروع کرده است:
اندیکاتور استوکاستیک در دهۀ ۱۹۵۰ میلادی توسط George C. Lane ابداع شد. او یک معاملهگر حرفهای بود و این ابزار را برای کمک به تصمیمگیری در معاملات خود توسعه داد. استوکاستیک به معنای "گامی که میرویم" است. اسیلاتور استوکاستیک ابزاری ارزشمند برای معامله گران فارکس است که بینش هایی را در مورد شتاب بازار و نقاط برگشت بالقوه ارائه میدهد. این اندیکاتور براساس مقایسۀ قیمت فعلی با محدودۀ قیمتی ایجادشده در یک دورۀ زمانی خاص (معمولاً ۱۴ کندل)، عمل میکند. استوکاستیک دارای دو پارامتر اصلی %K و %D میباشد. %K در استوکاستیک و به معاملهگران نشان میدهد که قیمت کنونی، چه نسبتی با محدودۀ قیمتی آن در یک دورۀ زمانی خاص دارد و با فرمول زیر محاسبه میشود:
%K=(C-LNHN-LN)*100
که در آن C قیمت بستهشدن کندل، LN کمترین قیمت بستهشدن در میان N کندل قبلی و HN بیشترین قیمت بستهشدن در میان N کندل قبلی (معمولاً دوره ۱۴) است. متغیر دیگر، %D است، که میانگین متحرکی از پارامتر %K میباشد و معمولاً دارای دورۀ ۳ میباشد.
استوکاستیک نیز مانند اندیکاتور RSI دارای تو دو ناحیۀ اشباع خرید و اشباع فروش است. در واقع هرگاه پارامترهای %K و %D به بالای محدودۀ ۸۰ برسند، معاملهگران آن را اشباع خرید در نظر میگیرند و با ایجاد سایر تأییدیهها، وارد معاملۀ فروش میشوند و از طرفی هرگاه پارامترهای %K و %D وارد حالت اشباع فروش (زیر ۲۰) شوند، معاملهگران بهدنبال معاملات خرید خواهند بود. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، پس از ورود اندیکاتور استوکاستیک به ناحیۀ اشباع فروش، مارکت حرکت صعودی خود را آغاز کرده است:
در دنیای پویا و اغلب غیرقابل پیشبینی فارکس، داشتن ابزارهای مناسب برای تصمیمگیری آگاهانه و سودآور بسیار مهم است. در این مقاله، ۵ اندیکاتور برتر بازار فارکس را بررسی کردیم و نحوۀ معامله با هر یک از آنها را آموزش دادیم. هر یک از این ابزارها بینشهای منحصربهفردی دربارۀ روندها، جهت حرکت و نقاط برگشت احتمالی مارکت ارائه میدهند و معاملهگران از آنها برای سودآوری و افزایش بازدهی معاملات خود استفاده میکنند. توصیه میشود که قبل از شروع معاملات واقعی با این اندیکاتورها، در یک حساب دمو به اندازۀ کافی تمرین کنید و مهارت خود را در معرض آزمایش قرار دهید.
Связанный пост
Самый посещаемый